ترس و امید

خداوندا ببخش ما را برای گـنـاهـانـی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده...

ترس و امید

خداوندا ببخش ما را برای گـنـاهـانـی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده...

سلام به وبلاگ ترس و امید خوش آمدید...

هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن!

مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ،

بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بــه دنـیـاست

تـا سجـده کـنـنـد ... ولـو یـک سـجـده !

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

گوش کن

خاموش ها گویا ترند . . .

در خموشی های من فریاد هاست !

فریدون مشیری 

  • منتظر تنها

دانستم عمل مرا کس دیگر انجام نمی دهد ؛

پس تـلاش کردم .

دانستم خدای بر من آگاه است ؛

پس حـیـا کردم .

دانستم روزی مرا دیگری نمی خورد ؛

پس آرام گرفتم .

دانستم پایان کار من مرگ است ؛

پس برای آن  آمـاده شدم .....

حضرت امام جعفرصادق علیه السلام

  • منتظر تنها

الا ای صاحب قلبم کجایی؟


محرم شد نمی خواهی بیایی؟


خوشا آن شور و حال و اشک و آهت


خوشا آن ناله های نینوایی


خوشا بر حال تو هروقت که خواهی


کنار تربت آن سر جدایی

  • منتظر تنها

    اگر می‌خواهی صدقه بدهی، همین‌طوری صدقه نده؛ زرنگ باش،

    حواست جمع باشد،صدقه را از طرف امام رضا (ع) برای سلامتی

    آقا امـام زمـان (عج) بده! برای دو معصوم است؛ دو معصومی کـه

    خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صـدقـه تو را رد

    کند، تو هم اینجا حق واسطه‌گری‌ ات را می گـیـری.

    تو واسطه‌ای و همین حق واسطه‌گری است که اجازه می‌دهد
    تو به مراحل خاص برسی.

     

        کتاب خاطرات «حاج آقا مجتبی» | اسوه اخلاق


  • منتظر تنها

حـواسـمــ ــان هـســت ؟

قُـرآن لـبِ طــاقـچـــﮧ هـایمــان خـاکــــــ مـےخـورَد

و مـــا …

لـبـــــِ پـرتـگــاه هــا

تـابــــــ مــےخـــــوریـــــم ....


  • منتظر تنها

خاطره شنیدنیِ اکبر عبدی از حسین پناهی که خواندن آن خالی

از لطف نیست.

عبدی می‌گوید: یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود.

حسین از ماشین پیاده شد بدون کاپشن.

گفتم: حـسـین ایـن جـوری اومـدی از خـانه بـیـرون؟ نگفـتی سرما 

می‌خوری؟! کاپشن خوشگلت کو؟

گفت: کاپشن قشنگی بود، نه؟

گفتم: آره

گفت: من هم خیلی دوستش داشتم ولی سرراه یکی را دیـدم کـه

اون هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت. من فقط دوستش داشتم....

  • منتظر تنها

 


بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست


گفتم: امروز مى خرم.


وقتى به خانه برگشتم فراموش کرده بودم.


 بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟ 


گفتم: یادم رفت! ! !


بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.


بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان ! دوستت دارم. 


گفت: بیسکویت کو؟


دانستم که دوسـتـى بـدون عمل را بـچـه سه ساله هـم 

قبول ندارد. چگونه مـا مـی گـوئـیـم خـدا و رسول و اهل

بیت او را دوست داریم، ولى در عمل کوتاهى میکنیم؟؟



  • منتظر تنها

می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند

ستایش کردم ، گفتند خرافات است

عاشق شدم ، گفتند دروغ است

گریستم ، گفتند بهانه است

خندیدم ، گفتند دیوانه است

دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم...

(دکتر علی شریعتی)


  • منتظر تنها

استاد سر کلاس گفت: کسی خدا رو دیده؟ همه گفتند : نــه . . . !

استاد گفت: کسی صدای خدا را شنیده ؟ همه گفتند :  نــه . . . !

استاد گفت: کسی خـدا را لـمــس کرده؟ همه گفتند : نــه . . . !

استاد گفت:پس خدا وجود ندارد!

یکی از دانشجویان بلند شد و گفت :

کسی عقل استاد را دیده ؟ همه گفتند: نــه . . . !

گفت:کسی صدای عقل استاد را شنیده؟ همه گفتند: نــه . . . !

گفت:کسی عقل استاد را لمس کرده؟ همه گفتند: نــه . .  . !

دانشجو گفت: پس استاد عقل نداره !!!


  • منتظر تنها
♥خدایـــــــــــــا♥
بابت هر شـبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛
بابت هر صبـحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛
بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛
بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را »تو« دانستم؛

مرا ببخش ...

  • منتظر تنها