ترس و امید

خداوندا ببخش ما را برای گـنـاهـانـی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده...

ترس و امید

خداوندا ببخش ما را برای گـنـاهـانـی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده...

سلام به وبلاگ ترس و امید خوش آمدید...

هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن!

مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ،

بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بــه دنـیـاست

تـا سجـده کـنـنـد ... ولـو یـک سـجـده !

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۵ مطلب با موضوع «حاج آقا قرائتی» ثبت شده است


1) علاقه به امام زمان علیه السلام باید جمعی باشد:


در دعای عهد داریم که: «اَللَّهُمَّ بَلِّغ مَولانَا الاَمامَ المَهدِیَّ القَائِمَ بِاَمرِ اللهِ

صَلَّی اللهُ عَلَـیـهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرینَ عَن جَمیِعِ المُؤمِنیِنَ والمُؤمِنَات»،

به امام زمان ابلاغ کن، از طرف چه کسی؟ «عن جمیع» از طرف هـمـه

مومنین و مومـنات «عن جمیع المؤمنینَ والمُؤمـنـات» این خـودش یـک

مطلب مهمـی است. 


2) امام جهانی باید مریدش هم جهانی فکر کند:


وقتی زیارت می ‌رویم بگوییم که: این زیارت به نیابت از همه‌ مومنین

و مومنات است. صدقه می‌ دهیم بگوییم: دفع بلا از همه‌ مومنین و

مـومنات بـشـود. نـگـوییم: خدایا، مومـنـیـنی که در این مسجد نماز 

خواندند بیامرز. حالا مومنینی که در مسجد دیگر نماز خواندند چه؟

همه را بگو. چرا می‌ گـویـی خـدایا کـسـانی که در این هیأت سینه

زده‌ اند. چقدر تنگ نظر هستـی! چقدر فکرت کوچک اسـت. مـگر تو

منتظر امام بین‌ المـلـلی نیستی؟ امـام جـهـانی بـایـد مریدش هم

جهانی فکر کند. کسی که منتظر اصلاح عمومی است، باید خودش

 هم عمومی فکر کند. خودم و بچه‌ ام و هیأتم و مسجدم و برایش

هیچ فرقی نکند. «عَن جَمیعِ المُؤمِنینَ و المُؤمِنَات.»


3) علاقه به امام زمان علیه السلام بدون مرز است:


این علاقه بدون مرز، از کجای دعای عهد فهمیده می‌ شود؟ این

جمله که می‌ گوید: «فِی مشَارقِ الارضِ و مغَاربَها» در مشرق ‌ها

و مـغـرب‌ ها، «وَسَهلِهَا وَ جَبَلهَا» زمـیـن‌ های هموار و کوهستانی،

«و بَرِّها و بَـحـرها» دریـا و خـشـکی؛ ببینید این دعـا چقدر سازنده

است. چه اصــراری داریـم که بـگـویـیـم من چـه هستم و من چه

هستم؟ همه، دریا و خشکی، سطحی و کوهستانی، مشرق و

مغرب، علاقه بدون مرز. خیلی قشنگ است. 


4) شریک کردن والدین در دعا و زیارت برای امام زمان (عج):


در دعـای عـهـد می ‌گویی: ای امـام زمان! سـلام می‌ کنم از طرف

خودم، و از طرف «والدیَ» (= پدر و مادرم) و «وُلدی» (=فرزندانم)؛

یعنی هم نسل گذشته، هم نسل آینده را در نظر می ‌گیری. 


5) چه مقدار به امام زمان علیه السلام صلوات بفرستیم؟


این دعا می گوید که: «وزنهَ عَرشِ الله و مدادَ کَلمِاتِه» به مقدار وزن

عـرش خـدا و به مـقـدار کـلـمـات الهی، «و مُنتهَی رِضَاه» به انـدازه

آخرین درجه‌ رضایت او، «وَ عَدَدَ مَا احصَاهُ کِتَابُهُ» به عدد آنچه کتاب

شمارش کرده، «وَ احَاطَ بِهِ عِلمُه» به عدد علم.


یعنی مهدی جان، ای امام زمان! سلام بر تو به عدد وزن عرش، به

عدد هر چه که نوشته شده، به عدد هر چه خدا بر آن علم دارد...

به تو سلام و درود می ‌فرستم. 


6) اعلام هر روزه علاقه به امام زمان (عج):


یک کسی هر روز زنگ می ‌زند که آقا دوستت دارم. می‌ گوید:

«اُجدد لَهُ فِی هَذَا الیَومِ وَ فِی کُلُ یَوم» مهدی جان، امروز و هر

روز، «اُجَدِّدُ» یعنی بیعتم را تجدید می‌ کنم.


7) علاقه رو به رشد:


عـلاقـه رو بـه رشـد یعنی چه؟ مــی‌گــویـد: «عَهداً»، بعد از عهداً

می ‌گوید «وَ عَقداً»، بعد از عقداً می‌ گوید «وَ بَیعهً»، الله اکبر! چه

خبر است؟ مهندسی ‌اش را می‌ بینید؟


عهد یعنی تعهد، در دعای عهد می ‌گوییم: ای امام زمان! سلام و

صلوات بر تو، این سلام من عهد است. یعنی با تو تـعهد می ‌کنم.

تعهد می‌ کنم یعنی قرار می ‌گذارم بین خودم و خدا، بعد می‌ گوید:

«عهد» کَم است. پر رنگش کن، «عقد». دو نفر ممکن است با هم

عهد ببندند، وعده داشته باشند، امـا به هم گـره نـخـورند. «عقد» 

یعنی گره.


مـمـکـن است عهد بـاشـد، عـقد هم بـاشـد، اما تسلیم نـبـاشد.

می‌ گوید: «و بیعهً»، تسلیم است. یعنی باز هم پر رنگش می‌ کند.

«عهداً» تـعـهـد با حضرت مـهـدی علیه السلام، «عقداً» عقد با امام

زمان علیه السلام، «وبیعهً» بیعت کنید با او و تسلیم شوید.


8) علاقه افتخار آمیز:


چقدر خوب است این تابـلـو شـود. علاقـه حـتـمـی، می ‌گوید: « فی

رَقبتِی» یعنی به گردن من («رَقبَ» یعنی گردن) ممکن است کسی

علاقه داشته باشد ولی افتخار نکند. می‌ گوید: نه، علاقه افتخار آمیز.


9) علاقه همراه با همه مراحل:


در دعای عهد ‌می‌ گوید: «وَ اجعَلنِی مِن انَصارهِ و اَشیاعهِ وَ الذَّابینَ

عَنه وَ اجعَلِنی مِن المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ» تمام مراحل حضور را

داشته باشم. آخر گاهی وقت‌ ها انسان یک کسی را دوست دارد

در حدی که مثلاً یک میلیون به او وام بدهد. ولی به او می ‌گـویـد:

می‌توانم همسفر باشم، می‌ گوید: نه، همسفر نه، بابا این پول را

بگیر و خودت برو. عقب ما نیا.


گاهی یک کسی می ‌گوید: عقب من بیا، به تو پول نمی‌ دهم اما

می‌ خواهی بیایی در ماشین سوار شو تو را ببریم. یـعـنـی از یک 

جهت یک جایی پر رنگ است، یک جایی کمرنگ است.


دعا می‌ گـوید: خـدایا قرار بده مـرا «انصَارِهِ»، «وَ اشیَاعِهِ»، شـیـعـه

یعنی دنباله رو یعنی من دنبال تو هستم، «انصار» و نصرت در جایی

است که نیاز به کمک هست. «وَالذّابّینَ عَنهُ» از تو دفاع می ‌کنم.

اگر کسی بگوید بالای چشمت ابرو است، برخورد می ‌کنم.

«والذابین عنه» ما اجازه نمی‌ دهیم که کسی جسارت کند. غیرت

دینی داریم. تعصب داریم و افتخار هم می‌ کنیم. اینکه می ‌گویند:

تعصب بد است. آدم متـعـصـبی است، تعصب در کار شخـصـی بـد

است. تـعـصــب روی لهجه، فارس از فارس، تـرک از تـرک، لر از لر، 

عرب از عرب، عجم از عجم، این تعصب ‌ها بد است. یعنی به خاطر

لهجه کمکش می ‌کنم. به خاطر همشهری‌ گری تـعـصب می ‌کنم.

در انتخابات می‌ گویم چون این هـمـشـهری مــن است. فـامیل من

است. همسایه من است. ایــن تعصب‌ها بد است. اما اگر فهمیدی

یک چیزی حق است، دیگر، باقی‌ ها بــاطــل است. آنجا که حــق 

است باید تعصب داشته باشی. انحصار طلبی در حق خوب است.

اولین انـحـصار طـلـب، خود خداست. چون می‌گوید: «لا اله» هیچ

کس را قبول ندارم، «الا الله»! جز خدا، باقی ‌ها را دور بریز.


10) علاقه عاشقانه:


در دعا می‌ گویی: «طَائِعاً غَیرَ مُکرَهٍ» یعنی مهدی جان! من که در

دعای عهد به تو سلام می ‌کنم، از روی عشق زیارت می‌ کنم نه

از روی اکراه!


11) علاقه و عمل در خط رضایت او:


«عَلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعهِ رَسُولِک» یعنی مهدی جان! من را از شیعیان

قرار بده. مـنـتها طــبــق آن چیزی که تو گفتی. هر استقامتی مـهـم

نیست. اسـتـقامــتـی مــهــم است که «قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ استَقامُوا»

(فصلت/ 30) استـقامت بـر اساس الله باشد. این مهم است. «کَما

اُمرت» (هود/ 112) یعنی هـمـانطور که مـأمور هستی. یعنی طبق

امر ما استقامت کن نه طبق یک دندگی و لـجـبـازی و سـلـیقه. اگر

کسی یک سلیقه‌ ای داشت و روی سلیقه ‌اش هم استقامت کرد،

این استقامت نیست، یک دندگی است. استقامتی ارزش دارد که

طبق مأموریت باشد «کما أمرت». استقامتی ارزش دارد که در خط

خدا و رسول خدا  و ولی خدا علیهم السلام باشد: «عَلَی طَاعَتِکَ

وَ طَاعهِ رَسُولِک.»


حاج آقا قرائتی

  • منتظر تنها

اگر ما بدانیم که...


دانلود ویدئو

مدت زمان: 5 دقیقه 52 ثانیه 

آیا عجله کار شیطان است؟ یا...


دانلود ویدئو

مدت زمان: 1 دقیقه 38 ثانیه 

حاج آقا قرائتی:

تیر سه شعبه یعنی چه ؟

تیر سه شعبه همین کارهایی است که ما در کوچه و خیابان انجام 

می دهیم همین بد حجابی سه شعبه دارد!

یک شعبه اش آنی است که خودمان گناه می کنیم 

یک شعبه اش این است که دیگران را به گناه انداخته ایم 

یک شعبه قلب امام زمان(عج) است که ما نشانه گرفته ایم!



  • منتظر تنها

نام قیامت یوم‌الحساب است، سؤال پیش می‌آید که چرا خدا در همین دنیا حساب و کتاب نمی‌کند؟ و چرا در همین دنیا خوب‌ها را جزا و بدها را کیفر نمی‌دهد؟

انجام حساب و کتاب در دنیا شدنی نیست، زیرا برخی از افراد پس از انجام عملشان در دنیا نیستند تا جزا ببینند مانند شهدا و ممکن است بسیاری از اعمال تا قرن‌ها آثار داشته باشد مانند اختراعات، پس باید تا پایان دنیا صبر کرد، همچنین بسیاری از افراد را نمی‌توان جزا و کیفر داد.

به عنوان مثال چگونه می‌توان پیامبر را جزا داد، با عسل و کباب و هواپیمای شخصی نمی‌توان جزای افرادی چون امام‌خمینی(ره) را داد، چون اینها برای همه وجود دارند، همچنین کیفر فردی چون صدام چیست و چگونه می‌توان او را در این دنیا کیفر داد؟

کیفر دادن به افراد دیگر نیز سرایت می‌کند، به عنوان مثال اگر من بر سر یتمی بزنم و کیفر آن  فلج شدن دست من باشد، خانواده من اذیت شده و غصه می‌خورند، پس عواقب کیفر دادن در دنیا ممکن است به دیگران هم سرایت کند، بنابراین نمی‌توان در این دنیا حساب و کتاب انجام داد.

روز قیامت یوم‌التغابن است

یکی دیگر از نام‌های قیامت یوم‌التغابن است، تغابن از غبن می‌آید، همان که می‌گوییم مغبون شد یعنی کلاه سرم رفت، روز قیامت از نحوه حساب کردن در دنیا پشیمان می‌شویم که هر کاری که کردیم با حساب و کتاب اشتباه بوده است.

به عنوان مثال کسی برای من این کار را نکرد، من هم نمی‌کنم، از این عالم خوشم آمد پشت سر او نماز می‌خوانم، در حدیثی دیدم که می‌گفت: کسانی که خیر به مردم می‌رسانند و حساب نمی‌کنند راحت می‌میرند.

انواع حساب و کتاب در روز قیامت

حساب از همه مردم، قرآن کریم می‌گوید: از همه سؤال می‌کنیم، هم از انبیاء هم از مردم، حساب از همه کارها، قرآن کریم می‌گوید همه کارها چه علنی و چه غیرعلنی حساب می‌شوند.
حساب از همه اعضاء، قرآن کریم می‌گوید: از چشم و گوش و دل سؤال می‌شود، سپس می‌گوید: این سه مورد را مثال گفتیم و از همه اعضا سؤال می‌شود.
حساب از هر کجا، قرآن کریم می‌گوید: به اندازه خردل در زیرسنگ و یا در اوج آسمان، در عمق زمین و در هر کجا عملی انجام شود در روز قیامت حساب می‌شود.
حسابرسی دقیق است، قرآن می‌گوید: حساب برای ما کافی است، قیامت یک دادگاه دقیق است که محکمه دارد، شاکی، قاضی، پرونده و سؤال و جواب دارد، قرآن کریم می‌گوید کارها و آثارشان ثبت‌شده و رسیدگی می‌شود.

خمس عامل مشخص شدن دینداری است

آیه خمس برای اصحاب پیغمبر است که از آنها بالاتر نداریم و می‌گوید: اصحاب پیامبر بودن، مجاهدت در راه خدا، نماز، روزه و حج همه اینها نشانه ایمان و دین نیست، زیرا تا خمس ندهید دین و ایمان شما کامل نیست، همین موضوع را راجع به زکات اینگونه می‌گوید: پیغمبر از اموال آنها صدقه را بگیر، سؤال اینجا است که چرا زکات را صدقه می‌گوید، زیرا زکات نشان می‌دهد این فرد صادق است و دروغ نمی‌گوید.

خیلی‌ها سینه می‌زنند، 2 لیتر اشک می‌ریزند، روز عاشورا میلیون‌ها تومان خرج می‌دهند، اما عمل واجب یعنی پرداخت خمس را انجام نمی‌دهد، بسیاری از محاسبات که ما در زندگی انجام می‌دهیم کشکی است.

به عنوان مثال در یکی از شهرها رئیس یک مسجد قالی‌های مسجد را به حسینیه‌ای برد برای عزاداری، عالم مسجد به او گفت این فرش‌ها وقف مسجد است و نمی‌توان آن را به حسینیه داد، اما آن فرد در جواب عالم گفت: حضرت ابوالفضل دست‌هایش را در راه خدا داد، حال خدا چند فرش را به حضرت ابوالفضل نمی‌دهد.

مالیات خمس نیست بلکه برای نیاز‌های بیرون خانه است

این محاسبات اشتباه است، مالیات خمس نیست، مالیات برای امنیت، درمان، راه‌سازی و برای نیازهای بیرون خانه است، خمس برای دین است و مالیات برای دنیا، خمس کمک به طلاب و دانشجویان بوده و برای قیامت مفید است و پرداخت آن می‌تواند تا قرن‌ها اثر داشته و جزای آن، به فرد خمس‌دهنده برسد.
برخی افراد با خود می‌گویند: حساب برای قیامت است و ما بنای مردن نداریم، در حالی که خداوند 14 مرتبه در قرآن کریم گفته است من هرگاه خواستم جان کسی را بگیریم به سن و شناسنامه نگاه نمی‌کنم، و اگر در قبرستان درنگ کنید، می‌بینید که تعداد جوانان کمتر از پیرها نیست، البته زن‌ها عمرشان از مردها بیشتر است، در گورستان اغلب زن‌ها هستند که بر سر قبر شوهران خود نشسته‌اند و در قبال 10 مرد بیوه 100 زن بیوه وجود دارد.

چگونگی حساب و کتاب در روز قیامت

حساب برخی از افراد آسان است و برخی افراد سخت، خداوند می‌گوید: کسانی که به مردم آسان بگیرند، البته به جز بیت‌المال، حساب آنها آسان است و کسانی که به مردم سخت بگیرند، حساب آنها سخت است، همچنین کسانی که عاقلند حساب‌هایشان در روز قیامت سخت است، زیرا به آنها می‌گویند: شما برای هر کاری فکر می‌کردید، حال چرا برای دین خود فکر نکردید.

شهید رجایی می‌گفت: یک کاری را باید از افراد نابینا یاد گرفت و آن این است برای هر قدم برداشتن فکر می‌کنند، همچنین شهید چمران می‌گفت: دینداری و تخصص مهم است، اما اگر کسی دین داشته باشد، کاری را که تخصص ندارد قبول نمی‌کند.

چه کسانی بدون حساب و کتاب به بهشت می‌روند؟

برخی بدون حساب به بهشت می‌روند که شامل افرادی است که اهل صبر و مقاومت هستند، به عنوان مثال در مصیبت، فشار اقتصادی و گرفتاری‌ها صبر می‌کنند و خشم خود را فرو می‌برند و یا بر هوای نفس خود غلبه می‌کنند، اینها بدون حساب و کتاب به بهشت می‌روند.
برخی از افراد نیز بدون حساب به جهنم می‌روند مانند صدام که نیاز به حساب و کتاب ندارد.

حاج آقا قرائتی


  • منتظر تنها

اگر در اینجا پسر من حضور داشت و 6 بار من او را صدا بزنم که آقازاده با شما هستم و او در این 6 بار جواب من را ندهد،‌ شما نمی‌گویید، چه پسر بی‌ادبی!؟

حال اگر کسی که صدای اذان را بشنود ، دو بار حی علی الصلوة دو بار دیگر حی علی الفلاح و بار دیگر حی علی خیر العمل به او گفته شود و همچنان نسبت به اقامه نماز بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اهمیت باشد ، این شخص بی‌ادب نیست !؟!

حجت‌ الاسلام قرائتی

  • منتظر تنها

راننده زمانى در جاده مى ترسد که 

یا بنزین ندارد، 

یا قاچاق حمل کرده،

یا اضافه سوار کرده،

یا با سرعت غیر مجاز رفته،

یا جاده را گم کرده،

یا در مقصد جایى را آماده نکرده،

و یا همراهانش نا اهل باشند...

اگر انسان براى بعد از مرگ خود،

زاد و توشه لازم را برداشته باشد،

کار خلاف نکرده باشد،

راه را بداند،

در مقصد جایى را در نظر گرفته باشد،

و دوستانش افراد صالح باشند،

و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد،

نگرانى نخواهد داشت!

استاد قـرائـتـی

  • منتظر تنها

آقای قرائتی:

حضرت محمد (ص) سوار خر شد، روز فتح مکه ، یک نفر گفت: آقا در شأن

شما نیست. بـیـا پـایـیـن! بـیـا پایـین! روز فتح مکه پـیغـمبر کسر شأنش نبود.

 حالا آقا رفته نمی‌دانم می‌خواهد یک کار جزئی انجام دهد ، شأنش... در شأن

من نیست که تالار کـوچـک بـگـیرید ، باید فلان تالار باشد. در شأن من نیست

فلان ماشین، خانه، کار... در شأن من نیست!

دل به هیچ‌ کس خوش نکن ، به پول دل خوش نکن ، می‌بـیـنی پـول داشـتی و

همین پول باعث ذلت تو شد ، به مدرک دکـترا دل خوش نکن ، مـمـکـن اسـت

همین مدرک دکترا عامل سقوط تو شود.

  • منتظر تنها

حاج آقا قرائتی می گفتند:

یه بار یه پسری اومد پیشم و گفت: حاج آقا من تو خیابون می روم نمی تونم یه دختر زیبایی که می بینم نگاش نکنم! چیکار کنم؟ دست خودم نیست نگاهم خود به خود میره!

حاج آقا قرائتی می فرمودند بهش گفتم:

 اگه واقعاً میخوای گناه نکنی و دنبال راهکار میگردی این کارو بکن: با خودت عهد کن،هر نگاهی که بکنم (مثلاً 5 هزار تومن) باید جریمه بدم! (مثلاً صدقه یا کمک به فقیر یا...)

10 ، 20 تا از این 5 تومن ها که بدی، دیگه نگات که به یه دختری میفته چشمات اتوماتیک بسته میشه ، مثل فنر ! ! ! 


  • منتظر تنها

دلیل غیبت از منظرحاج آقا قرائتی:


اگر لامپی در یکـــ خیابانی بزنند،افرادی آمدند این لامپ را شکستند 


لامپ دوم را زدند،لامپ دوم را هم شکستند 


لامپ سوم را زدند،لامپ سوم را هم بشکنند


اگر یازده لامپ بزنند و مردم نااهل بشکنند حکم عاقلی دیگر می گوید: لامپ دوازدهمین را وصل نکـن ایـن ها هنوز آدم نشده‌اند،لیاقت ندارند بگذار در تاریکی باشند. 


یازده امام آمد و یازده چراغ هدایت را شــهــیــد کردند چراغ دوازدهمیـن را دیگر خداوند وصل نکرد ... 


می گوید: هر وقت آمادگی اش را دارید، شما هنوز متمدن نشده‌اید ایـن دلیل غیبت است ...


  • منتظر تنها