ترس و امید

خداوندا ببخش ما را برای گـنـاهـانـی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده...

ترس و امید

خداوندا ببخش ما را برای گـنـاهـانـی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده...

سلام به وبلاگ ترس و امید خوش آمدید...

هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن!

مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ،

بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بــه دنـیـاست

تـا سجـده کـنـنـد ... ولـو یـک سـجـده !

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۶۵ مطلب با موضوع «متفرقه» ثبت شده است

  کارآمـوزی، پـس از یک مـراسـم طـولانی و خـسـتـه‌کنـنـده دعـای

صبحگاهی در صومعه، از پدر روحانی پرسید: آیا همه این نیایش‌ها

که به ما یاد می‌دهید، خدا را به ما نزدیک می‌کند؟

پدر گفت: با سوال دیـگری، جواب سوالت را می‌دهم. آیا همه این

نیایش‌ها که انــجام می‌ دهـی باعث می‌شود که خـورشید فـردا 

طلوع کند؟

کارآموز گفت: الـبـتـه که نه! خـورشـید طـبـق یک قـانـون کـیـهانی 

طلوع می‌کند.

پدر روحانی گفت: جـوابـت را گرفتی! خـدا به ما نـزدیـک است. چه

دعا بخوانیم و چه نخوانیم.

شاگرد عصبانی شد و گفت: یـعـنـی می گـویید تـمـام این دعـاها 

بی‌فایده است؟

پدر گفت:  نه. همانطور که اگـر صـبح زود از خـواب بـیـدار نـشوی،

طـلـوع خورشید را نمی‌بینی، اگر دعا هم نکـنـی، با ایـن که خـدا

هـمـواره نزدیک اسـت، اما هـرگز مـتـوجه حضورش نـمـی‌شوی...

  • منتظر تنها

چگونه خدا از بنده گنهکار خودش راضی میشود ؟

در دعاى کمیل آمده است که طول نمیکشد:

 یا سریع الرضا

 هیچ کس از خدا زودتر راضى نمى‏ شود.

پدرى بود که سى و پنج سال ، هر چه رفتند و گفتند که از پسرش

راضـى شود، گفت: راضـى نمى‏ شـوم. آخر هم با نارضـایـتـى مرد.

حالا حق و ناحق بودن را نمى‏ دانم،

یا بین زن و شوهـر اخـتـلاف مى‏ شود، گاهى چندیـن سـال طـول

مى‏ کشد، بین دو بـرادر نـزاع مـى‏ شود، سال‏ـهـا قـهـر هسـتـند و

یکدیگر را نمى‏ بخشند،

اما خدا مى‏ گوید: اگر به عدد ریگ بـیـابان و ستارگان آسمان گنـاه

آوردى، هـمـان وقـتـى کـه مـى‏ آیـى تـو را مـى‏ بــخـشـم.

شب جمعه، ماه رمضان و شـب احیا بیا تا بـبـخشم؟ نـه...

مگر روز عاشورا ماه رمضان و شب احیا و شب جمعه بود؟

وقتى حـرّ به پسرش گـفـت: عـلـى ! چکمه‏ ها را از خاک پـر کن و

به گردن من بیانداز و به سمت ابى عبدالله  علیه‏ السلام ببر، چند

قدمى آمد، به امام  علیه ‏السلام عرض کرد:

 « هل لى من توبة »

 آیا قبولم مى‏ کنى؟

 امام فرمود: بله. این بنده خداى ما است. کسى که هیچ کـس او

را نمى‏ شناسد.

  • منتظر تنها

گوش کن

خاموش ها گویا ترند . . .

در خموشی های من فریاد هاست !

فریدون مشیری 

  • منتظر تنها

خاطره شنیدنیِ اکبر عبدی از حسین پناهی که خواندن آن خالی

از لطف نیست.

عبدی می‌گوید: یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود.

حسین از ماشین پیاده شد بدون کاپشن.

گفتم: حـسـین ایـن جـوری اومـدی از خـانه بـیـرون؟ نگفـتی سرما 

می‌خوری؟! کاپشن خوشگلت کو؟

گفت: کاپشن قشنگی بود، نه؟

گفتم: آره

گفت: من هم خیلی دوستش داشتم ولی سرراه یکی را دیـدم کـه

اون هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت. من فقط دوستش داشتم....

  • منتظر تنها

می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند

ستایش کردم ، گفتند خرافات است

عاشق شدم ، گفتند دروغ است

گریستم ، گفتند بهانه است

خندیدم ، گفتند دیوانه است

دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم...

(دکتر علی شریعتی)


  • منتظر تنها

استاد سر کلاس گفت: کسی خدا رو دیده؟ همه گفتند : نــه . . . !

استاد گفت: کسی صدای خدا را شنیده ؟ همه گفتند :  نــه . . . !

استاد گفت: کسی خـدا را لـمــس کرده؟ همه گفتند : نــه . . . !

استاد گفت:پس خدا وجود ندارد!

یکی از دانشجویان بلند شد و گفت :

کسی عقل استاد را دیده ؟ همه گفتند: نــه . . . !

گفت:کسی صدای عقل استاد را شنیده؟ همه گفتند: نــه . . . !

گفت:کسی عقل استاد را لمس کرده؟ همه گفتند: نــه . .  . !

دانشجو گفت: پس استاد عقل نداره !!!


  • منتظر تنها
♥خدایـــــــــــــا♥
بابت هر شـبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛
بابت هر صبـحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛
بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛
بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را »تو« دانستم؛

مرا ببخش ...

  • منتظر تنها

اسمش را دخترانه بنام : دنیا
اسمش را مردانه بنام : جهان
افسوس که این سیاره ی آبی، نه حیای زنانه سرش میشود نه وفای مردانه

  • منتظر تنها

گفتم: طالب علم هستم، علمی به من بیاموز..

گفت: تو آن قدر میدانی که گناه نکنی!

برو و گناه مکن!

  • منتظر تنها

گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک می‌شد و برمی‌گشت‌!

پرسیدن : چه می‌کنی؟

پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می‌کنم و آن را روی آتش می‌ریزم…

گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می‌آوری بسیار زیاد است و این آب فایده‌ای ندارد.

گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که وجدانم می‌پرسد:

زمانی که دوستت در آتش می‌سوخت تو چه کردی؟

پاسخ می‌دهم: هر آنچه از من بر می‌آمد!!

  • منتظر تنها