دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۳ ب.ظ
کودک بود بوته خاری را وسط جاده کاشت ...
به او گفتند برش دار... گفت بعدا...
گذشت ... بزرگتر شد... گفتند بوته بزرگ شده برش دار... گفت بعدا این که مزاحمتی ندارد...
جوان شد و بوته بزرگتر ... باز هم برش نداشت... گفت وقت هست...
پیر شده بود و بوته خار بزرگ و تنومند ...
دیگر نه توانی برای کندن درخت خار داشت و نه درخت ساده جدا میشد چرا که حسابی ریشه کرده بود...
برای توبه امروز و فردا نکنیم ...
وقتی توان از کفمان رفت! وقتی گـنـاه در وجودمون ریشه کند!
دیگر راه فراری نیست!
در ماه رمضان گناهان خود را پاک کنیم...
از گنه دم به دمم آتش طوفنده شدم
هم شدم از توبه خجل، هم ز تو شرمنده شدم
صاحب من! خالق من! داور من! یاور من!
حیف تو را داشتم و غیر تو را بنده شدم