من اهل قسم نیستم ولی مجبورم، دلم میسوزد،یک کلمه می گویم
خانوم ها ، آقایون بشنوید ، به حضرت زهرا سلام الله علیها قـسم اگر
لطیف نباشید چـیزی گیرتان نمی آید ، خودتان را معطل نکنید .
هـی روزی چـنـد تا اوقات تلخی در خانه راه می اندازد ، عـصـبـانی
می شود ، از اینطرف هم میخواهد بشود زبدة العارفین ، عمدة
المکاشفین ، یک بار این قسم را با تمام وجودم خوردم ،
تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی آید...
آقـای علامه طباطبائی سرتاسر لطافت بود ، لطافت این مرد به جایی
رسـیتده بود که به عمـرش به کسی دعـوا نکرده بود ، زمانی که ما در
قم بـودیم این بچه های قم از هشت سالگی دوچرخه بیست وهشت
سـوار مـی شدند ، از بـقـل رکاب میزدند ، یک بـچـه ای آمـد زد عـلامه
طباطبائی را لت و پار کرد ، افتاد رو زمین، حالا ما باشیم چه میگوییم؟
خیلی آدم خوبی باشیم یک چیزی می گوییم دیگر ، این آقا بلند شد ،
خیلی راحت ، اول رفـت سراغ بچه، گفـت: طـوریت نشد؟! گفت: نـه
گفت: الحمدالله ، خداحافظ.
لـطـافت لازم است ، تا لطافت حاصل نشده منتظر چیزی نباشی ها!
بـبـینم تونستی در خانه مـعـرکه نگیری؟ اگر تـونستی آن مـوقع با هم
صحبت می کنیم!
استاد فاطمی نیا
- ۴ نظر
- ۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۲۴