استاد فاطمی نیا:
حتما داستان کنیزی کـه پـولـش را گم کرده بود
و از ترس مولایـش گریـه میکرد
و سرانجام بـه برکت ضمانت پیامبر(ص) آزاد شد را شنیده اید . . .
بـه خودم گفتم
این کنیز گوشـه ای را پیدا کرد
و بـه حال خودش گریـه کرد
ای بیـچاره !
اگر تو هم یـه گوشـه پیدا کنی ،
یک قدری بـه حال خودت گریـه کنی
این صدا به گوش پیغمبر برسد ،
تو هم آزاد می شوی
- ۱ نظر
- ۰۳ مهر ۹۳ ، ۰۶:۲۴